اگر گذرت به تنگه بلاغی در پاسارگاد افتاد، هنوز هم میتوانی پس از گذشت 2500 سال جای چرخهای ارابه شاهی را که بر دل این جاده و به یادگار مانده، ببینی.
جادهای که به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی ساخت آن از سارد (پایتخت لیدی) آغاز شد و پس از اینکه پاسارگاد را به تخت جمشید متصل کرد به شوش پایتخت هخامنشیان کشده شد و از همان زمان به نام راه شاهی معروف شد.
داریوش شاه بارها و بارها برای اداره امور کشوری و … برگزاری جشنهای بهاره در تخت جمشید با ارابه مخصوص خود از این جاده گذر کرد.
این جاده که قرنهاست در زیر خروارها خاک مدفون شده به تازگی سر از غبار زمان برآورده که با ما از رازها گوید.
از خاطرهها، از پیروزیها، از عبور پر از جلال و شکوه داریوش و خشایارشا و اردشیر و دیگر شاهان هخامنشی در طول 220 سال سلطنت، از جشنها و … ناگهان از سایه وحشتانگیز جنگ، از تعقیب داریوش سوم به وسیله اسکندر مقدونی که از همین راه داریوش میگریزد و پس از سه روز «بسوس» (قاتل داریوش) باز از همین راه سر داریوش سوم هخامنشی را میآورد و بر دامن اسکندر میافکند و پس از آن آتش و خون.
آرامشی 250 سال بر این سرزمین حاکم بود دستخوش طوفان حوادث شده و همه چیز برباد میرود. مجموعه کاخهای ساخته شده بر روی صفه تخت جمشید بوسیله اسکندر به آتش کشیده میشود و اسکندر و سربازانش باز از همین راه به طرف شوش حرکت کرده و آنجا را نیز ویران میکنند.
این راه تمامی این رازها را در دل خود نگاه داشته که اکنون همه را فاش کند اما هنوز سر از خاک برنیاورده، این بار ناچار است برای همیشه به زیر آب رفته و غرق شود، برای همیشه خاموش بماند...در دل سرد سد سیوند!
کشف شواهد سفالگری از 7500 سال پیش _ یک محوطه باستانی 7000 ساله _ تدفین اموات مربوط به 6000 سال پیش _ آثاری از بقایای دوران ایلامی _ بقایای معماری یک روستای هخامنشی با دیوارهای دفاعی ولولههای سفالی دفع فاضلاب _ یک گورستان کلان سنگی ساسانی _ دو اسکلت دفن شده به همراه اشیاء در گور _ حوض ساخته شده از لاشه سنگ با اندود گچ _ کارگاه تولید شراب _ خمره ذخیره آذوقه (بزرگترین ظرف باستانی ایران با 120 کیلوگرم وزن) و …
همه اینها پس از چندین قرن سکوت و خاموشی اراده کردهاند که با ما سخن گویند و از فرهنگ و هنر و آداب و رسوم و اعتقادات خود که به نوعی اجداد ما هستند، پرده بردارند اما محکومند به فنا، فنا در دل سد سیوند!
این کشفیات تنها بخشی از آثار ارزشمندی است که از دل منطقه بلاغی بیرون کشیده شده، شاید با بررسیهای باستانشناسی بیشتر در این مکان هزاران اثر و شاهد زنده از دنیای گذشتگان و نیاکان ما سر از خاک برآورند و بخواهند مایه شگفتی و یا عبرت ما شوند!
اما سد سیوند همه و همه را با بیرحمی به کام خود میکشد.
به راستی این سد از کجا پیدا شده و از جان این محوطه کهن چه می خواهد؟
«جامعی»، مدیر پروژه احداث سد سیوند میگوید: «در سال 1371 هنگامی که قصد داشتیم احداث سد را آغاز کنیم طی نامهای، از سازمان میراث فرهنگی استان فارس استعلام کرده و خواستار بررسی منطقه از نظر فرهنگی شدیم اما از جانب سازمان میراث فرهنگی هیچ گونه اقدامی صورت نگرفت بنابراین ما کار احداث سد را آغاز کردیم.»
اگر آن زمان سازمان میراث فرهنگی فارس از اهمیت منطقه مطلع بود و با ساختن سد در این ناحیه مخالفت میکرد، با توجه به اینکه در منطقه بلاغی یک یا دو محل دیگر نیز برای سدسازی مناسب شناخته شده، تغییر محل ساخت سد امکانپذیر بود و اکنون پیشینه و هویت ما به زیر آب نمیرفت.
طی چند سال گذشته در کشورهای باستانی جهان برخی از سدها در کنار رودخانهها و محوطههای باستانی به منظور توسعه اقتصادی و عمرانی و تامین آب ساخته شدهاند. اما این سدها موجب به خطر افتادن بسیاری از محوطههای باستانی جهان شده است.
کارشناسان جهان با توجه به اهمیت طرحهای عمرانی و اقتصادی، نجاتبخشی محوطههای تاریخی را آغاز کردهاند که از آن جمله میتوان به سد «اسوان» در مصر اشاره کرد. کشور مصر برای ادامه روند توسعه اقتصادی و عمرانی کشور خود، کمیتهای جهانی را به رهبری یونسکو تشکیل داد و طی چند سال عملیات گسترده معابد نوبی را از خطر غرق شدن نجات داد.
به اعتقاد کار شناسان می توان چند اثر شاخص تنگه بلاغی را که از غنای فرهنگی بیشتری برخوردارند ایزوله کرد. به این صورت که با عایق بندی و ایزوگام این آثار، مانع غرق شدن آنها و یا ورود آب به محوطه ایزوله شده شد و این آثار برای مراجعان و علاقهمندان قابل بازدید نیز میباشد.
گاهی اوقات حتی میتوان بقایای یک معماری یا گور و یا یک سازه را با جابجایی، از خطر غرق شدن نجات داد. چنانکه در چین هنگام ساخت سد در محل «معبد وشو» این بنا را با دو بار جابجایی نجات دادند.
«محمدحسن طالبیان»، مدیر پایگاه پژوهشی پارسه و پاسارگاد با اشاره به تلاش بیوقفه تیمهای نجات میگوید: «عملیات نجاتبخشی در این محوطهها تا زمان دست یابی به اطلاعات کلی و نتایج مطلوب ادامه دارد. او امیدوار است تا قبل از آبگیری سد بتوانند تمامی 129 محوطه شناسایی شده در این منطقه را بررسی و نجاتبخشی کنند.»
کارشناسان زمان مورد نیاز برای نجاتبخشی تمام محوطهها را 4سال میدانند اما زمان تخصیص داده شده از طرف سازمان آب منطقهای استان فارس (مجری ساخت سد سیوند) برای این کار تنها یک سال میباشد. این در حالیست که تا آبگیری سد تنها 6 ماه زمان باقیست، اما آیا میتوان تمامی این محوطهها را در این فرصت اندک نجات داد یا اینکه باید همه را به سد سیوند سپرد؟
تیمهای نجاتبخشی با بررسی و مطالعات خود در این محوطهها تنها قادرند برخی اطلاعات و آثار منقول را نجات دهند در حالیکه بقایای ارزشمند غیرمنقول این محوطهها برای همیشه نابود میشود.
ساخت سد سیوند از سال 71 روی رودخانه پلوار در منطقه بلاغی آغاز شد. تنگه 18 کیلومتری بلاغی در فاصله 4 کیلومتری از محوطه ثبت جهانی پاسارگاد قرار دارد این تنگه تا پایان دی ماه امسال آبگیری میشود و 129 محوطه مهم باستانی و تاریخی را با خود به زیر آب میبرد.
محوطه پاسارگاد در استان فارس پنجمین محوطه جهانی ایران است که طی آخرین جلسه یونسکو در تیرماه سال 83 که در چین برگزار شد به علت دارا بودن شاخصهای فراوان در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
سازمان آب منطقهای فارس بهمن ماه سال گذشته پس از اینکه باستانشناسان در تنگه بلاغی و در درون دریاچه سد سیوند 129 محوطه باستانی را شناسایی کردند، تمام پروژههای خود را به سازمان میراث فرهنگی برای بررسی ارایه داد.
بررسیهای اولیه را گروهی از کارشناسان بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آغاز کردند. پس از آن یک هیئت مشترک از ایران و ایتالیا با ادامه بررسیها موفق به کشف یک روستای هخامنشی با بقایای معماری و دیوارهای دفاعی و لولههای سفالی مخصوص دفع فاضلاب شد.
هم اکنون چهار تیم مشترک از فرانسه _ آلمان_ لهستان و ژاپن با همکاری ایران در این تنگه مشغول بررسی و نجاتبخشی این محوطهها هستند.
گاهی اوقات در مسیر برخی پروژههای بزرگ از قبیل احداث بزرگراهها _ لولهکشیهای گاز و آب و یا ساخت سد به یک یا چند محوطه تاریخی برخورد میشود.
در اینگونه مواقع که امکان تغییر مسیر بزرگراه یا لوله کشی میسر نیست برای جلوگیری از نابودی محوطهها و آثار آن، تیمهای نجاتبخشی، از طرف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موظف به انجام بررسیهای باستانشناسانه و اقدام به نجات آثار و اطلاعات این محوطهها میشوند. معمولا این عملیات به سرعت و در حداقل زمان انجام میشود.
باستانشناسان در طول مدت کاوش، تمام اشیا و آثار کشف شده در محوطهها را به دقت کدگذاری کرده و در کارگاه سایت نگهداری میکنند تا پس از پایان کار نجاتبخشی محوطه، مطالعات و بررسیهای خود را روی تکتک این اشیا انجام دهند.
تمامی این اشیا و آثار حتی تکه سفالهای پراکنده در سطح محوطه، هر کدام معرف بخشی از فرهنگ، اقتصاد و آداب و رسوم گذشتگان ما هستند که با بررسی و مطالعات دقیق روی آنها میتوان به مجهولات بسیاری پاسخ گفت.
بنابراین دقت در نگهداری و بررسی اشیا از اهمیت بسزایی برخوردار است.
در برخی از کشورها برای نگهداری و حفظ این اشیا از عوامل تهدیدکننده اقدام به ساخت یک موزه در محوطه میکنند و اشیا کشف شده از آن منطقه را برای همیشه در آن منطقه نگهداری میکنند.