نوستراداموس، حضرت قلابی و سعود اسپان

هر چه بیشتر می گذرد بیشتر احساس پیامبری به من دست می دهد. خدایا یا مرا پیامبر کن یا یکی از این پیش بینی های مرا خلاف واقعیت نشان بده. کم کم احساس می کنم باید بگردم معجزه ای چیزی پیدا کنم. یاد ویدیویی افتادم که می گفت پیامبری جدید به نام پیامبر آخر الزمان نازل شده است. نمی دانم چرا همه ی این پیامبران تازه تاسیس از داخل ایران ظهور می کنند. ویدیو چهره ی یک مرد را نشان می داد که تقریباً یک من ریش داشت و با لهجه ی زیبای لاتی فارسی صحبت می کرد. چشمان ایشان البته با یک نوار مشکین پوشیده شده بود تا نکند کسی این پیامبر را بشناسد و خدایی نکرده از مریدان ایشان شود! شاید هم برای این بود که دوستان ایشان او را نشناسند که « اِ اِ اِ اکبر آقای خودمونه ها، همون که بقالی داشت. احتمالاً کارش نگرفته، پیامبر شده!!» خلاصه این پیامبر به قول خودش الهی چندان از برنامه ریزی خداوند متعال برای هدایت خلق الله صحبت می کرد که انسان باورش می شد که خداوند نعوذ بالله مثل من 24 ساعت پای کامپیوتر است و به ایشان اورد می دهد! تازه با این همه سواد تکنولوژیکی اسم کی بورد را هم نمی دانست، ولی عجبم این است که مونیتور را بلد بود. بعد با چنان فخری گفت : من سواد این چیزها را ندارم که آدم دقیقاً باید در دلش می گفت پیامبر اکرم هم امی بود. چقدر این دو به هم شبیه هستند!!! بنده خدا زورش را زد که این گونه فکر کنیم! لباسش هم مثل حضرت زرتشت بود! یک چوبدستی دراز هم داشت، که دیگر هر وقت که خواست بتواند به مار تبدیلش کند! خودم مردم از خنده الان!!! خلاصه هر چند وقت یک بار یکی از همین داش مشتی ها نازل می شوند که ما را به سوی خدا هدایت کنند! چون به تعداد انسان ها راه هست برای رسیدن به خدا! اینم یه راهشه عزیز دل برادر!


خلاصه امروز سومین پیش بینی اینجانب هم در جام ملت های اروپا به حقیقت پیوست. اگر پیامبر هم نشده باشم نوستراداموس ای کسی چیزی!! بالاخره! ماتادورها بچه آبادانی های اروپا را سوسک نموده و به رم فرستادند. علیرغم احترام برای همه ی دوستان ایتالیایی ام، حال نمودیم که دی ناتاله خرابکاری نمود و فابرگاس اسپانیا را به نیمه نهایی شوتید! بسی لذت بردیم ولی خودمانیم عجیب بازی مسخره ای بود.